چهارشنبه
Negar Nader

شعری از نگار نادر
برگردان از کردی به فارسی نگار نادر

خدایا
دل کە یک دونە اوستخون ندارە
پس چرا
شکستنش انقد درد دارە

1
روزی دانه‌ دانه‌ كلمه‌ها را با تو تقسیم میكنم
حبه‌ قندها را دو نیم و چای را هم با تو قسمت میكنم
مگر همه‌ جهانیان با هم یكی شوند
تا بتوانند
ما را از هم دور كنند

2
خدایا..
همانگونه‌ كه‌ درخت ایستاده‌ و با قامت بر افراشته‌ میمیرد ،
من هم میخواهم انگونه‌ بمیرم

3
خدایا
دل كه‌ یك تكه‌ استخوان هم ندارد
شكستنش چرا این همه‌ درد و ازار دارد




0 Comments:

ارسال یک نظر

خواننده‌ی گرامی،
نظر شما پس از بررسی منتشر می شود.
نظرهایی که بدون اسم و ایمیل نویسنده باشند، منتشر نخواهند شد.

Webhosting kostenlos testen!
Webhosting preiswert - inkl. Joomla!