پنجشنبه
Jalil Jafari

برای زادروز پروین اعتصامی (25 اسفند)

شاعر به مثابه اراده معطوف به تکلیف
جلیل جعفری

همین که نام پروین اعتصامی به میان می‌آید بی‌‌درنگ و ناخودآگاه مضامین انقیادی عرصه اخلاق از قبیل پند و حکمت و اندرز در ذهن متبادر می‌شود.
پروین اگرچه در شعرهایش شر و شور هم می‌ریخته؛ به مدد آرایه‌های ادبی همچون «شخصیت‌بخشی» و «تخیل» و «تمثیل» خوانندگان خویش را به سازگاری و به تعبیر عامیانه‌تر سوختن و ساختن هم دعوت می‌کرده است. نمونه می‌دهم:

نخودی گفت لوبیایی را
کز چه من گردم این چنین، تو دراز؟
گفت: ما هر دو را بباید پخت
چاره‌ای نیست، با زمانه بساز

بی‌شک چنین رسالتی در عرصه ادبیات نه تنها برای شعر که برای هیچ گونه دیگری خواسته نشده است مگر آن که سرایندگانش خود خواسته بوده باشند که هرچند در تاریخ ادبیات نامی از آنان مندرج است؛ بیش‌تر در تاریکخانه اذهان شبح‌وار سیر می‌کنند.
پروین اما به رغم اهتمام در ترویج گونه‌ای از شعر که شاید بتوان نامش را «شعر انقیادی» نامید کمابیش بر سر زبان‌ها است گو آن که سروده باشد:

سیر یک روز طعنه زد به پیاز
که تو مسکین چه‌ قدر بدبویی
گفت: از عیب خویش بی‌خبری
زان ره، از خلق عیب می‌جویی

اعتصامی که دنباله‌رو قدمای خویش است در شعرش آن دسته از معیارهای اخلاقی را مطلق می‌انگارد که همگان بر نصب‌العین قرار دادن آن‌ها برای نیل به تذهیب اخلاق چاره‌ای نمی‌بینند.
علی‌اصغر دادبه دیدگاه فکری ـ فلسفی در شعرهای پروین را به دو دسته تقسیم می‌کند؛ اول، حوزه نظری که شامل مفاهیمی مانند عشق حقیقی، تجلی مذهب، قضا و قدر و تأکید پروین بر جنبش و حرکت و عمل می‌باشند. دوم، حوزه عملی که شامل تهذیب اخلاق در شعرهای پروین است.
استاد فلسفهٔ اسلامی و ادبیات عرفانی دانشگاه علامه طباطبایی می‌گوید: پروین در شعرهایش کوشیده است تا با شیوه‌ای تازه خصوصیت‌های بد اخلاقی را در نظر خوانندگان خوار و فضیلت‌های اخلاقی را در نظر آنان زیبا جلوه دهد.
اما به چه قیمتی؟ این که اعتصامی و شاعران هم‌عصر او در کوران حوادث سیاسی و اجتماعی زمانه خویش دستخوش حالاتی می‌شدند و مبتنی بر آن برای مخاطبان خود نسخه اخلاقی لاریب فیه می‌پیچیدند در چارچوب وظیفه و رسالت ادبیات جای می‌گیرد؟

راقم این سطور بی‌ آن که بخواهد بر کوس نسبیت‌‌اندیشی مطلق‌گرایانه بکوبد سر آن دارد تا خاطرنشان کند که تطور و تحول روزگار تاکنون پرده از بسیاری از جزم‌اندیشی‌های ادبی برداشته است و کار حتی به جایی کشیده که امروزه روز اندرزنامه‌ها و پندنامه‌‌های ستارگان ادب پارسی به مدد بخت کارساز علم و دانش زیر سؤال رفته است.

حنای انقیادگرایی در عرصه ادبیات زمانی خوش رنگ می‌نمود که آدمی بر مسند روایت جهان به مثابه اراده معطوف به تکلیف نشسته بود. اکنون اما که دیدگاهی روایی و گزارش‌گرایانه بر همه چیز حاکم است و به قول امروزی‌ها سنت "پایان باز" بازار پر رونقی دارد هر کس به تعبیر خویش اصول اخلاقی خاصی را در ادبیات جستجو می‌کند و از این رهگذر از قرار جای کسی تنگ نمی‌شود.

با همه این‌ها، در تقابل دو ادبیات فرضی "انقیادی" و "انتقادی" آن چه پس از حذف حشو و زواید باقی می‌ماند قضاوت‌های گوناگون مخاطب در دوران مختلف است. چه، بی‌شک هم‌زیست‌های پروین اعتصامی آن گونه او را نمی‌دیده‌اند که خواننده امروز ادبیات. اما آن چه در مورد اعتصامی در طول این همه سال قطعیت یافته شاعر بودن او است و بس. اعتصامی به مثابه شاعر به یقین همطراز با اعتصامی در کسوت معلم اخلاق نیست چراکه نه زمانه زمانه اعتصامی است و نه جهان به روایت او طرفداران سینه‌چاک دارد.
0 Comments:

ارسال یک نظر

خواننده‌ی گرامی،
نظر شما پس از بررسی منتشر می شود.
نظرهایی که بدون اسم و ایمیل نویسنده باشند، منتشر نخواهند شد.

Webhosting kostenlos testen!
Webhosting preiswert - inkl. Joomla!