پنجشنبه
Attila József

دو شعر از شاعر مجارستانی آتیلا جوزف که در اوج شعر و جوانی جهان لمسانی و تن را ترک گفته است
نام او درخشان ترین صحیفه در دفتر مجموعه برگردان های من از شعر جهان است
آهسته شعرهایی ازاین شاعر یگانه را با عاشقان شعر در میان خواهم نهاد
با عشق
زیبا کرباسی


دو شعر از آتیلا جوزف
از دفتر ترجمه ی پیتر هارگیتای
برگردان به فارسی زیبا کرباسی

درختی این سو آن سو درختی

درختی این سو آن سو درختی
با هیکلی آفتاب سوخته
 خونسرد تلخ مغرور

درختی این سو آن سو درختی

زمین ها سوال پیچ مانده اند
 چه درختی که سبز نمی شود
حتی زنبورها گردی نمی زنند
 دور سیاه غبارشان
در پچپچه درختان سیب
 چرا حتی نمی توانند
 سیب هایی کج و کرمو
 بار دهند اینان
حرام زاده های کون گشاد

به درد نخور تر از تیر طاق و
 کمتر از چوبه ی دارند
چرا کار نمی کنند
  سوال ها نفرین ها اتحام ها
 نگاه های خشمگین کشنده
درخت ها اجازه دادند
 آسمان بیفتد غش کند
 در بازوهای استخوان سوخته شان
سیخ و درشت ایستادند
 مثل چاه های آب
اما خشک
تا زندگی را بکنند در چگونه
درختی این سو آن سو درختی
با بازوهایی پر شاخ و بر
 سوخته بی امکان ترمیم
آرزوی بهشت را به گور می برند

چه جهنمی
همانطور که کشیش خوب قول داده
روزی به ملاقات خدا خواهیم رفت
ما مثل گناهکار ها رژه نخواهیم داد
 اما می ایستیم با عجز
 خواهش برای مغفرت بخشش
جان بده مرده ها را
 سبز کن ما را
 رنگ کن ما را
 تا برقصیم


منتظرت می مانم

منتظرت می مانم
شبنم نمیده روی چمن های سخت سر
انبوه شاخه ها با آغوش باز منتظر تواند
من سردم است
برگ ها خیسند و می لرزند در شب
اگر بیایی صدای آن ها در نمی آید
در عمق سکوت تنها صدای قلب مان را خواهیم شنید
و حس شیرینی ی لب هامان
هیچ چیز دیگر مهم نیست
پوست مان خواهد سوخت
سرخ و بی نهایت
روح ذوب خواهد شد
در طلوع محرابی عطرآگین
0 Comments:

ارسال یک نظر

خواننده‌ی گرامی،
نظر شما پس از بررسی منتشر می شود.
نظرهایی که بدون اسم و ایمیل نویسنده باشند، منتشر نخواهند شد.

Webhosting kostenlos testen!
Webhosting preiswert - inkl. Joomla!