پنجشنبه
Atila Eskandani


برای پدرم
شعری از آتیلا اسکندانی

اولین هدیه تولد من
بیکاری پدر بود.
کارخانه رستگار شده بود
وکارگران حسود
سنگهای عصبانی را
ناچار به خانه بر می گرداندند
به خانه نرفتیم
که با شکلهای احمق نم روی دیوار
حرف بزنیم
نشستیم
و
گریستیم.
اول من
بعد پدر
بعد عروسک شکسته ای که با شاخه انگور
روبروی ما
هی روشن می شد
هی خاموش می شد.

0 Comments:

ارسال یک نظر

خواننده‌ی گرامی،
نظر شما پس از بررسی منتشر می شود.
نظرهایی که بدون اسم و ایمیل نویسنده باشند، منتشر نخواهند شد.

Webhosting kostenlos testen!
Webhosting preiswert - inkl. Joomla!