زنهای
مرموز اروین بلومنفلد
Erwin Blumenfeld
نوشتهی
خسرو نخعی
اروین
بلومنفلد
در سال ۱۸۹۷ در برلین زاده شد. او از یهودیان آلمانیتبار بود و در جنگ جهانی اول
در رستهی خدمتی خود رانندهگی آمبولانس میکرد. در ۱۹۱۸ توانست به هلند فرار کند.
ذوق هنری او باعث شد تا در آنجا با اعضای نهضت دادا آشنا شود. سه سال بعد با لنا سیتروین دخترعموی بهترین دوستش
ازدواج کرد و در سال ۱۹۲۳ فروشگاه لباسهای چرمی را در آمستردام به راه انداخت و
توانست عکسهای برهنهی بسیاری از مشتریان خود بگیرد. در ۱۹۳۲ فروشگاه خود را به
جای تازهای منتقل کرد و تاریکخانهای برای عکاسی خود در آنجا تدارک دید و موفق
شد اولین نمایشگاه عکاسی خود را در گالری کارل ون لیر (Carl
van Lier) برپا سازد. سه سال بعد فروشگاه او
برشکست شد و این امر موجب شد که اروین بلومنفلد برای اولینبار به عکاسی که
تا آن روز برایش سرگرمی بود به چشم تجاری نگاه کند و این تصمیم او را به پاریس
کشاند.
در
آنجا مورد توجه سیسیل
بیتون قرار گرفت و توانست به کمک
او قراردادی با مجلهی ووگ برای عکاسی مدل ببندد. چندی نگذشت که بلومنفلد
شهرتی دست و پا کرد و توانست با مجلات وو و مینوتور و ورو
همکاری کند. اما با شروع جنگ جهانی دوم و
تغییر شرایط پاریس عکاس نوپای یهودی ناچار شد به آمریکا مهاجرت کند. سال ۱۹۴۱ بود
و نیویورک برای هنرمندان مدرن همچون بهشت موعود.
بلومنفلد دو سال بعد از اقامتش
آتلیهی عکاسی مستقل خود را تاسیس کرد و به سرعت جزو موفقترین عکاسهای تجاری
نیویورک درآمد. عکسهای مد و تبلیغاتی او همهجا را گرفت و طی این مدت با برندهای
هلنا روبنشتاین، الیزابت آردن و لو رآل کار کرد و کاورهای متعددی را از آن زمان
تا ۱۵ سال بعد برای مجلههای ووگ و گلامور و دیگر مجلات مد انجام
داد.
مفهوم
زن مرموز و پیچیده از مضامین ادراکی عکاسی بلومنفلد است. او همواره چه در
عکاسی و چه ظهور عکس به کمک شیوههای مبتکرانهش به از بین بردن شکل واقعی تصویر عکس
کوشش کرده. او مدلهایش را درون قاب یا چارچوب و یا پنجره قرار میداد و به این
طریق سعی میکرد کادر دوربین را شکلی فیزیکی ببخشد و مدل را در عکس مهم و مجزا
سازد.
همینطور
بلومنفلد در بسیاری از عکاسیهایش تلاش کرده تا چهرهی مدل را با اشیایی مخدوش
کند. او اینکار را گاهی با کلاژ گاهی به وسیلهی آینه گاهی پرده و یا حتا اشیاء
دیگری مثل پای مصنوعی مانکن انجام میداد. یکی از عکسهای مشهور او پردهی خیس
است. در این عکس روی صورت و بدن مدل پارچهی روشن و نازک خیسی انداخته شده که با
این که از نمایان کردن سینههای مدل نکاسته اما چهرهی مدل را پیدا-ناپیدا ساخته. تلاش
برای پنهان کردن چهره ابدن تلاشی برای بیاهمیت کردن آن نبوده بلکه برعکس با اینکار
موجب کنجکاوی بیننده برای جستوجو در عکس و بیشتر نگاه گردن به آن شده.
بلومنفلد
گاهی با تکنیکهای نوردهی دومرحلهای یا چاپ دومرحلهای هماینطور استفاده از
سایههای هاشوری و ترکیبی سعی در بافت و عمق دادن به عکس کرده. تلاشی که نقاشان
کوبیست معمولن در نقاشی هایشان به دنبال آن بودهاند.
هرچند
بلومنفلد را بیشتر عکاس سیاه و سفید میشناسند اما او در عکاسی رنگی نیز هنرمندی
فعال است هرچند عکاسی رنگیش متاثر از عکاسی سیاه و سفید بوده و معمولن یک تکه رنگ
قوی زمینهی تصویری تکرنگ دیگری را مثل یک کار گرافیکی زنده میکرده.
او
در کتاب هنر و تکنیکهای عکاسی رنگی نوشته است: هر صفحه {از مجله} را میلیونها
نفر میبینند. ما نسبت به سلیقهی آیندهی مخاطبین مسؤلیم. عکسهای ما ماهیت هر
صفحه است و هرصفحه میباید تصویر و روح
خود را داشته باشد تا بتواند چشم میلیونها نفر را بگیرد وگرنه صفحهی مجله تنها
یک کاغذپاره خواهد بود.
Erwin Blumenfeld
اروین
بلومنفلد در چهارم ژولای ۱۹۶۹ در رم ایتالیا بر اثر حملهی قلبی درگذشت.