شنبه
دیگر هرگز نگو




ترانه ای از دوران نبرد های پارتیزانی ضد ارتش هیتلری:
دیگر هرگز نگو
شعر: هاینریش گلیک
آهنگ: دیمیتری پوکارس
ترجمه‌ی بهرام قدیمی
دیگر هرگز نگو واپسین گامت را برمی داری،
آنگاه که طوفان، آبی آسمان را نیز می روبد،
لحظه رؤیائی مان فرا می رسد،
دیگر نزدیک شده،
گام ها مان چون طبل می کوبد:
اینجاییم!

از نخلستان های سرسبز تا دوردست ها،
سرزمین های پوشیده از برف،
با رنج ها مان می آییم، با دردها مان،
و هر کجا قطره ای از خونمان چکید،
نیروی تازه ای جوانه زد، خشم تازه ای.

خورشید پگاه که بدرخشد، روزی ست دیگر، روزی برتر
و شب تیره همراه با دشمن محو می شود،
و اگر خورشید هنوز در مشرق مردد باشد،
ترانهء ما ضمانت آمدن او ست.

این ترانه را با خون نوشته ایم، نه با مداد،
این ترانه، ترانهء یک پرندهء شاد و آزاد نیست.
خلقی در میانهء دود و حریق،
سلاح به دست این ترانه را می خواند.

پس: دیگر هرگز نگو واپسین گامت را برمی داری،
آنگاه که طوفان، آبی آسمان را نیز می روبد،
لحظهء رؤیائی مان فرا می رسد،
دیگر نزدیک شده،
گام ها مان چون طبل می کوبد:
اینجاییم!


تدوین و انتشار در سایت اثر
http://www.asar.name/2012/03/hirsch-glik.html
0 Comments:

ارسال یک نظر

خواننده‌ی گرامی،
نظر شما پس از بررسی منتشر می شود.
نظرهایی که بدون اسم و ایمیل نویسنده باشند، منتشر نخواهند شد.

Webhosting kostenlos testen!
Webhosting preiswert - inkl. Joomla!