سه‌شنبه
داستانی از علی کیا
داشتند خاطرات مشترك‌شان را مرور مي‌كردند و مي‌خنديدند و انتظار مي‌كشيدند. انتظارِ خاطره‌ي مشتركِ جديدي كه چند دقيقه‌ي پيش زنگ زده بود و گفته بود در راه است.

برچسب‌ها: ,

0 Comments:

ارسال یک نظر

خواننده‌ی گرامی،
نظر شما پس از بررسی منتشر می شود.
نظرهایی که بدون اسم و ایمیل نویسنده باشند، منتشر نخواهند شد.

Webhosting kostenlos testen!
Webhosting preiswert - inkl. Joomla!