پنجشنبه


پنج شعر از آیدین آراز
برگردان از ترکی‌ زیبا کرباسی

پنج

دنیا دور سرم می‌‌گردد
عزیز... عزیز او دنیا شده‌ام هستم
یا که سرخوشم مستم

هشت

کاش بال‌هایت را
از آسمان آبی قایم نمی‌کردی
می‌دانم
تو برای پرواز آفریده شدی
دختران کوته فکرخجل
خیابانهای کم روی روی کبود
برای تو خیلی‌ کوتاه قدند
بیا بال به بال هم دهیم
و
دور شویم از این زمین کم
وگرنه
بال‌های مان قهر می‌کند از ما

ده

...ما......
..............
.................
..د...........
.............
..................
............
...........ر
چه کنم
در شعرم جا نمی‌‌گیری
مادر

دوازده

لال مونی نگیر
بیدار شو
به لبهای تشنهٔ کاغذ‌ها شعر دانه بچین شاعر
کارت دعوت بفرست از اتاق کارت برای خدا و
بنویس
بنویس تا در آسمان شعور عا شقی کند
عروسی شاعران شروع بگیرد
بنویس و بی‌ مرزی ا ت به روی با د بیا ور
مثل خاک بپاش در چشم شب
بعد به شرف خدا
چند شعر بگو و بسپار دست هوا

سیزده

برف می‌‌بارد
سنگین
کلاغ‌ها قا رها قا ر
زمستان را قهقهه می‌‌کشند
در میدان ساعت
عقربه‌ها می‌‌گردند
زمان سرما می‌‌خورد و
در شعرهایش چشم‌های شهر سفید می‌‌شود
1 Comments:
Anonymous ناشناس said...
bravooooo

ارسال یک نظر

خواننده‌ی گرامی،
نظر شما پس از بررسی منتشر می شود.
نظرهایی که بدون اسم و ایمیل نویسنده باشند، منتشر نخواهند شد.

Webhosting kostenlos testen!
Webhosting preiswert - inkl. Joomla!