سه‌شنبه


سعید موغانلی
ترجمه: آیخان

ببخشید جناب!
من ستاره¬ام را دزدانیده¬ام
ستاره بخت در هتل شما پیدا می¬شود؟
***
- می¬گویی چه کاره¬ام؟
«می¬گویی شاعری غزلت کو؟»
- کار دستمان می¬دهد این شعر
از چه چیز شعرم می¬ترسی؟
من نمی¬توانم غزل ببافم آخر!!!
بفرما وینستون…..چرچیل بکش آقا.
***
دیروز چارنعل می¬تاختند غزل¬تازان
کسی فریادردی زد از ایمیلش:
- در قصر شاه عباس جا نیست نیایید
سلطان محمودآقا آلزایمر گرفته
این هفته شعر به بازار نیاورند شاعران.

التیام گرفتی تو؟
ناگاه مسیح از مارالان جان گرفت
…………………تا پارک مشروطه
از برنوی ستارخان مصلوب شد مسیح
و علی مسیو از خورشید آویخته شد
و ثقه¬الاسلام از تحت¬الحَنکش.
گر گرفته می¬سوخت خورشید
***
لحظه¬ای ایستادند مردگان مقدس
که کی به نماز می¬ایستد در مسجد کبود پیامبر
کی ارک را کنده، اینچنین، و جایش استخر خواهند ساخت؟
کی متروی تبریز را تا روستای ما خواهند آورد
……………………………….. صمدخان را
……….روستای¬مان بی¬کدخدا مانده!

کی گرم شعر خواهند شد
عمله¬های بیکار شهر
کسی شاعران ما را انگولک کند
سر دندان عقل ما چه آمد؟
انّ الحق کان ذهوقا !!!
مشتی تفکر بپاشید
به خطه¬ی ژل زده¬ی زلف شاعرانه¬مان
کسی جغد را پر بدهد از سایتها
و ماسک¬های پلاستیکی را بردارد از صورت دوستانمان
از پشت یاشماق¬های ابریشمین
……………..زیباتر شوند دختران
در دوران اساطیری که کاغذ نبود آخر
دختران سوگلی بر یاشماق¬هاشان شعر مینوشتند
حالا آقای روزنامه
حالا خانم ژورنال
حالا سری کتاب¬های یاشماق
حالا آژانس¬های دروغگو
حالا «تاکسی¬رو فرستادم»ها
و طبل دهل¬هایمان فیلم شده¬اند
حالا جیب¬هایمان واحد مرکزی خبر
……………………جیبمان باند
بی¬اذن دخول ¬ قر¬قر می¬کنند
- : «مسیج داری»...
- : «مسیج داری»...
- : .............................
-
-
0 Comments:

ارسال یک نظر

خواننده‌ی گرامی،
نظر شما پس از بررسی منتشر می شود.
نظرهایی که بدون اسم و ایمیل نویسنده باشند، منتشر نخواهند شد.

Webhosting kostenlos testen!
Webhosting preiswert - inkl. Joomla!