پرزیدنت حسین شرنگ
چهار شعر
* شیرین چهره ی کتاب : شیلا جون
نقطه ی نون باران
واپسین چکه
لرزلرزان
میان چک-نچکیدن
آویز اسپنجک ابری
نقطه ی نون آسمان
چه آفتابی میتابد
چه تابی میآفتابد
چه چکه ی عسلی
چه آبی نابی
* شیرین کتاب بی چهره : رویا افشار
پیش از نخستین دهان
سخن-گلوی خودگو
پس از واپسین دست
سخن-نامه ی خودنگار
نامه ی خودخوان
پیش از گردش چرخ
در خیال خون
پس از محو گردون
سخن-هسته-هستی
سخن-میوه-اکنون
* پاسدار : مهندس خدا
یکی آمده میگوید
من مرگ را اداره میکنم
مردههای تنبل را
اخراج
به جایشان
مردههایی ایستاده
می نشانم
مردههایی رویزیونیست
وفادار
به اصول نوین مرگ
مرگ مهندسی شده
چرا یکدفعه
گورها گهواره شدند
جمجمهها روده بر
اسکلتها یکصدا گوزیدند؟
(جنگل مولا) چهره ی بیابانک : پیرایه یغمایی
جنگل درختهای منحرفاش را
قنداق تفنگ-دسته ی چاقو-تبر-اره
سرپوش مستراح فرنگی
حلقه ی دستمال طهارت
جنگل درختهای مستقیماش را
میز-صندلی قاضی میکند
کاغذ صورت مجلس-حکم عادلانه ی اعدام
کلینکس جلاد دلرحم-پاکت تخمه-آجیل جات اهل تماشا
جنگل درختهای لقاش را
تذکره ی شاعران بیت
گذرنامه ی ناجیان جهان
توبه نامه ی ناشیان
توضیح المسائل چرسیان میکند
جنگل درختهای رستگارش را
منبر رهبر دهن لق
تخته سیاه حوزه ی علمیه
رشته-مهره ی تسبیح حقانیان فارغ التحصیل-مشغول به هدر دم باطل الخلق
پانسمان زخمهای چرکین امّت
تابوت شهیدان راه ذکر الحمار
دسته ی وافور شیعیان
میله ی پرچم عنکبوت
باتون دو سر گه ارشاد میکند
جنگل دیوداراناش را انکار میکند
سکویاهایش را لو میدهد
گردوهایش را دراز
وحشیاناش را شکار
آیندهاش را هار میکند جنگل
شیطان سبز از باغ آبی با نیمسوزی آمد تا
جنگل را هدایت به دوزخ کند
به خرمن خاکستر
بهشت ققنوس
ریگ ته اشک
سین افسوس
جمهوری وحشی شرنگستان*