سه‌شنبه
غم غرناطه در تانگو
عباس صفاری
-
-
با این چاقوی بسته در جیب
و شاخه گل گرفته به دندان
هرچه پس پس برقصی
به غرناطه نخواهی رسید
-
از این پس غرناطه را
مگر پست برایت بیاورد
-
در چرکنور این کافه
دست در کمر این زن که می پندارد
کلید خانه غرناطه اش امشب
در جیب توست
تا گرگ و میش هم که برقصی
از مرز های این سن ثابت
فراتر نخواهی رفت
-
دیگر چه فرق می کند
از فواره های شناور در مهتاب غرناطه
شراب فرو بریزد
یا خون حرام شده لورکا
فقط خدایان قادرند
از گلوی تنگ و شیشه ای ساعت
باز پس بگیرند
ریگ های فرو ریخته را
-
-
---------------------------------------------------------
خبری در رابطه با کتاب «کبریت خیس» از عباس صفاری
(برگرفته از خبرگزاری‌ها)
«کبریت خیس به چاپ سوم رسید انتشارات مروارید چاپ سوم مجموعه شعر کبریت خیس و چاپ دوم ( آنتالوژی کلاغنامه ) از عباس صفاری را برای ارایه در نمایشگاه کتاب که شهریور ماه امسال در تهران برگذار می شود آمادهکرده استعباس صفاری پیش از این مجموعه دوربین قدیمی را در تهران انتشار داده بود که جایزه ( کارنامه ) رابه دست آورد . اما در ایران بعد از انقلاب به ندرت اتفاق افتاده است که مجموعه شعر جدیدی به چاپ سوم برسد آخرین دفتر شعر صفاری ( خنده در برف ) را که به تازگی مجوز گرفته است مروارید منتشر خواهد کرد . شعری که می خوانید از این مجموعه در دست چاپ انتخاب شده است »
1 Comments:
Anonymous alireza bakhshali said...
استادبسیار زیبا بود
" از این پس غرناطه را
مگر پست برایت بیاورد"
یاد خاطره شعر آخر شاهنامه اخوان در من زنده شد

سکه هامان از یاد رفته
گویی از شاهی ست بیگانه
یا امیری دود مان اش
بر باد رفته

ارسال یک نظر

خواننده‌ی گرامی،
نظر شما پس از بررسی منتشر می شود.
نظرهایی که بدون اسم و ایمیل نویسنده باشند، منتشر نخواهند شد.

Webhosting kostenlos testen!
Webhosting preiswert - inkl. Joomla!