دوشنبه
--
-
آهواره‌هایی از زیبا کرباسی
-
آهواره‌ی ۵۵
- -
دفی که از دست قلمه‌های قلندر در رفت
وسط حیاط
گرد باغچه روئید سینه‌چاک
مثل این کلمه‌های در اتفاق
تا بگوئیم نواخته‌اند او را
دورتادور طواف بیدهای بی‌دل
-
-
آهواره‌ی ۴۷
-
چه خوش‌خیال آب می‌شود
آن شمع
آفتاب را نمی‌شناسد!
-
-
آهواره‌ی ۴۵
-
خدا پُر پُر می می‌نوشد و
منگ می‌شود
من خالی خالی خدا می‌نوشم و
مست می‌شوم
-
-
آهواره‌ی ۴۶
-
حالا دیگر حقیقت را‌ ‌می‌دانم
این کاج سر سبز شاهد است
من و او با فصل‌ها غریبه‌ایم
سبز می‌مانیم۰
-
زمستان ۱۹۹۹
-
-
-
-
4 Comments:
Anonymous ناشناس said...
yasha ziba jan

bu ahvaralar daha sevmalidilar

Anonymous ناشناس said...
زيبا جان اين آهوان رها شده ،جانصحرايي را ميطلبند.. خيلي موجز و قشنگ.. ممنون

Anonymous ناشناس said...
اول ز حرف و صوت وجودم خبر نبود....اين شعرها كوتا و موجز و بسيار عميق هستند..اما چرا آهواره ؟ وقتي باده ي صافي اند .... ممنون. كامتنت گذاشته بودم اما گويا نرسيد زيبا جان.

Anonymous بهروز said...
سلام زیبای عزیز
هم زیبایی و هم زیباست نوشته هات.
میسی

ارسال یک نظر

خواننده‌ی گرامی،
نظر شما پس از بررسی منتشر می شود.
نظرهایی که بدون اسم و ایمیل نویسنده باشند، منتشر نخواهند شد.

Webhosting kostenlos testen!
Webhosting preiswert - inkl. Joomla!