- چهار شعر از شیدا محمدی
-
این چهار شعر از دفتر «عکس فوریی عشقبازی»، توسط خود شاعر انتخاب شدهاند.
«عکس فوریی عشقبازی» مجموعه شعرهای شیدا محمدی است که مدتی پیش بهصورت زیرزمینی در ایران منتشر شد. خبر انتشار کتاب را میتوانید در
اینجا بخوانید.
-
-
-
اندوه کالسکه بلاتکلیف""
-
-
اندوه ِ کالسکه ی بلاتکلیف این طرف و
بیمارستان خون آلود آن طرف ...
چند خیابان فاصله تا تابلوی بوق زدن ممنوع ؟!
باید میانه ی میدان بزایم ...
سگ می لیسد تنم را
و آسفالت سرد
خون د اغ مرا می پوشاند
روبروی خودم ُگر گرفته ام
و سلام تو
بند جفتم را قیچی می کند.
دوباره خودم را زاییده ام
.........................اگر
..............................وغ وغ
...................................این نوزاد
...................................بگذارد !
تابستان 82
-
-
-
"حواس پرتی تو"
-
خیال رسیدن ندارد
حواس پرتی تو
و کفش های لنگه به لنگه ات
بر مدار 360 درجه می چرخد.
عقب عقب می رود این قصه
و پشت همین بن بست
دندان های شیری ام
از ترس
تیک تیک تیک
تاک تیک تاک
نه !
خیال چرخیدن ندارد این ماه
و ادامه تو
در راه شیری گم می شود .
-
-
"چاه عمیق دهان من"
-
-
از دهان تو یا من
اناری نیم خورده در ماه چرخ می زد
و نقب می زد در چاه عمیق دهان من
حرفهای تو
الفبا را به زبان کوه سنگی می نوشت
و انار در ماه چرخ می زد و…
تو با پستانهای دختری در سردشت
سماع می کردی
و قونیه هر شب
در رویای مردی می خوابید
و قونیه هر صبح
در من پیاده راه می افتاد
مردی که تا غار علیصدر سوت می زد و
سیب ترش حوا را
روی شعر های تو تف می کرد !
و تو فکر می کردی که هنوز
انار نیم خورده در ماه چرخ می زند
و چرخ می زد سرگیجه ناف من
در انگشت اشاره مردی
که بودا را
با کدویی طاق می زد !
-
-
-
"رفتن اریب آفتاب"
-
-
دیگر دیر است
برای باز کردن دکمه هایت
و خنده انگشتان آبی ام بر سینه تو
و چرخیدن قفل
در حنجره من
و هلا هلا هلا
در آمدن میان لیمو و سیب ها
و سایه ات که
اریب می رود از سایه من.
چرا دیگر بوسه ات بر پیراهن بنفشم لک نمی اندازد؟
و نارنجی های تنت ازمکیدن پستانهایم
باد نمی کند ؟
دیگر صدایت
قورباغه ها را در ران هایم غو غو غو غوک نمی...
حالا هر وقت
صدایت کبود شود
سیگارت را در چشمان من خاموش می کنی
و نیم دایره ساعت
در خاکستر موهایم
به خواب می رود.
-
--
-
-
-
-
-
-