
این شعر از دفتر تازه انتشاریافته « زهدان مادرم تا باب تمثیلات» انتخاب شده است.
-
-
1
-
چند گريه براي ِ ايران
چند گريه براي ِ ايران
شعری از رباب محب
-
طبل ها ي ِ هميشه خوابيده پُشت ِ نواختن ِ خود ميان ِ دو آتش
گريز مي زنند و من دلواپس ِ تيغ هاي ِ سر انگشتم - انگشتم
در دَم ̊ اگر بميرد حالا با بوي ِ بابونه وُ بنفشه چند گريه کنم تا
خنده ي ِدلقک که چند جنگ مانده است که ساعت جلونمي رود
که مي پرد که نيش مي زند و من دلواپس ِميش بره هام کنار
دندانهايِ سفيدِ زير سقف ِ روزها انگار دوباره ها درراهند انگار
دوباره ها اينبار در کوچه پسکوچه هاي ِ ساغند که قند پخش
نمي کنند سنگ مي زنند توگوئي سنگهاي ِ آسيابِ تکه تکه
توي ِدستهايت گذاشته اند تا عرق کني زير پولکِ نقره درمجمرِ
مس شب گلوله ي ِالماس - جلو نمي رود ساعت مي پرد رنگش
کجائي رمق کجائي پا ، راز ِرفتن ̊ عقربه نمي داند روي ِبرج ِ
شرقي دهان- پروازآتش طعم ِ گس ِ« کيک زرد» ست در چشم
که گلچين ِ خش خش ِ باد ست برگوشها که آينه هاي ِ سنگي.
سنگينم از آتشي که مي چرخد بر هسته اي که دردستهاي ِ تو
گذاشته اند تاعرق کني در مجمر ِمس و ُبوي ِ زهم ِ فراموشي
ومن دلواپس ِتيغ هاي ِ سر انگشتم - انگشتم در دَم ̊ اگر بميرد
حالا با بوي ِ بابونه و بنفشه چند گريه کنم.
-
2
طبل ها ي ِ هميشه خوابيده پُشت ِ نواختن ِ خود ميان ِ دو آتش
گريز مي زنند و من دلواپس ِ تيغ هاي ِ سر انگشتم - انگشتم
در دَم ̊ اگر بميرد حالا با بوي ِ بابونه وُ بنفشه چند گريه کنم تا
خنده ي ِدلقک که چند جنگ مانده است که ساعت جلونمي رود
که مي پرد که نيش مي زند و من دلواپس ِميش بره هام کنار
دندانهايِ سفيدِ زير سقف ِ روزها انگار دوباره ها درراهند انگار
دوباره ها اينبار در کوچه پسکوچه هاي ِ ساغند که قند پخش
نمي کنند سنگ مي زنند توگوئي سنگهاي ِ آسيابِ تکه تکه
توي ِدستهايت گذاشته اند تا عرق کني زير پولکِ نقره درمجمرِ
مس شب گلوله ي ِالماس - جلو نمي رود ساعت مي پرد رنگش
کجائي رمق کجائي پا ، راز ِرفتن ̊ عقربه نمي داند روي ِبرج ِ
شرقي دهان- پروازآتش طعم ِ گس ِ« کيک زرد» ست در چشم
که گلچين ِ خش خش ِ باد ست برگوشها که آينه هاي ِ سنگي.
سنگينم از آتشي که مي چرخد بر هسته اي که دردستهاي ِ تو
گذاشته اند تاعرق کني در مجمر ِمس و ُبوي ِ زهم ِ فراموشي
ومن دلواپس ِتيغ هاي ِ سر انگشتم - انگشتم در دَم ̊ اگر بميرد
حالا با بوي ِ بابونه و بنفشه چند گريه کنم.
-
2
-
...
...
دو نيستي و يک نفي:
خرده ريزه هاي محراب هاي دور
سنگ شکسته هاي آسيا-
بر شانه ام
...
...
کف آلود
- دريا ... نه .... ، دهانم -
بقدر خاطره، قد ماهي دلم
قد ترس
ترس
...ترس:
حضور پنهان قايق شکسته:
سرنشين غايبي که -
منم.
...
...
دو نيستي و يک نفي:
خرده ريزه هاي محراب هاي دور
سنگ شکسته هاي آسيا-
بر شانه ام
...
...
کف آلود
- دريا ... نه .... ، دهانم -
بقدر خاطره، قد ماهي دلم
قد ترس
ترس
...ترس:
حضور پنهان قايق شکسته:
سرنشين غايبي که -
منم.
--
3
3
-
چگالی تن های سنگی
روی ایوان شکسته کاخ ها
تاریخ...
...... جای تنگی نیست
کوخی بسازیم.
چگالی تن های سنگی
روی ایوان شکسته کاخ ها
تاریخ...
...... جای تنگی نیست
کوخی بسازیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
خوانندهی گرامی،
نظر شما پس از بررسی منتشر می شود.
نظرهایی که بدون اسم و ایمیل نویسنده باشند، منتشر نخواهند شد.